بر اساس گزارش، در ماههای پایانی سال گذشته، بسیاری از کارشناسان انتظار داشتند با نزدیک شدن نرخهای ارز در سامانههای مختلف و کاهش اختلاف نرخ نیمایی، سنا و بازار آزاد، صورتهای مالی زمستان ۱۴۰۳ موجب افزایش سودآوری شرکتها شود. شرکتهای مرتبط با صادرات، صنایع فلزی، پتروشیمیها و حتی گروههای مصرفی در مرکز این انتظارات بودند؛ […]
بر اساس گزارش، در ماههای پایانی سال گذشته، بسیاری از کارشناسان انتظار داشتند با نزدیک شدن نرخهای ارز در سامانههای مختلف و کاهش اختلاف نرخ نیمایی، سنا و بازار آزاد، صورتهای مالی زمستان ۱۴۰۳ موجب افزایش سودآوری شرکتها شود. شرکتهای مرتبط با صادرات، صنایع فلزی، پتروشیمیها و حتی گروههای مصرفی در مرکز این انتظارات بودند؛ اما با انتشار صورتهای مالی واقعی در فروردین ۱۴۰۴، شرایط بازار تغییر کرد: انتظارات برآورده نشدند و در برخی صنایع حتی سودآوری در مقایسه با فصل پاییز کاهش یافت.
تأثیر این گزارشها بلافاصله در رفتار بازار مشاهده شد. شاخصها متوقف شدند، ارزش معاملات کاهش یافت و چشمانداز فعالان بازار برای سال جدید تیرهتر شد. به جای رشد سریع در ماه دوم سال، بازار به مرحلهای از تعمق و تردید وارد شد که هنوز پایان نیافته است. اما بازار همواره در حال بازنگری انتظارات است. با ارائه گزارشهای فروش فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۴، بخشی از فضای مایوسکننده تغییر کرد. برخی از شرکتهای بزرگ معدنی، فلزی و پتروشیمی فروشهای ریالی بالاتری را نسبت به ماههای پیش ثبت کردند، و نرخهای فروش نیز در برخی محصولات افزایش یافته است. این علائم نشان دادند که تثبیت نرخ ارز برای صادراتیها در حال انجام است. حالا توجهها به فصل بهار و گزارشهای مالی سه ماهه آن معطوف شده است: آیا میتوان امیدوار بود که این گزارشها ناکامیهای زمستان را جبران کنند؟
تجربه بازار نشان داده که صورتهای مالی فصل زمستان، بهویژه در سالهایی با انتظارات تورمی، اهمیت روانی زیادی دارند. وقتی این گزارشها انتظارات را برآورده نکنند، به شواهد قویتری در فصل بعد برای بازیابی اعتماد نیاز است. بنابراین فقط افزایش فروش ماهانه کافی نیست؛ بازار به دنبال ترجمه این فروشها به سود عملیاتی و سود خالص است.
در عین حال، برخی کارشناسان معتقدند که بخشی از ضعف زمستان به دلیل کاهش نرخ ارز، سیاستهای محدودکننده بودجهی دولت در ماههای پایانی سال و فشار بر نرخ سوخت و خوراک صنایع بوده است؛ عواملی که ممکن است در بهار ۱۴۰۴ تعدیل شده باشند. در مقابل، برخی دیگر با احتیاط به دادههای فروش نگاه میکنند و نگران هستند که با ادامه رکود داخلی و نبود تقاضای پایدار، بهبود درآمدها فقط به دلیل نوسانات نرخها باشد، نه تغییر در ساختار تقاضا یا سودآوری.
در همین حین، عوامل غیراقتصادی نیز همچنان بر بازار تأثیر میگذارند. وضعیت ژئوپلیتیکی منطقه، سیاستهای ارزی بانک مرکزی و حتی مباحث مربوط به مولدسازی و بودجه همگی بر آینده بازار سهام نقش دارند. کارشناسان یادآوری میکنند که در سال ۱۴۰۳، کاهش نرخ بهره بینبانکی و توقف رشد پایه پولی تا حدی به ایجاد ثبات نسبی در بازار کمک کرد، اما هنوز سیگنال قطعی برای یک روند صعودی از سمت اقتصاد کلان مشاهده نمیشود.
به همین دلیل، فعالان بازار اکنون در وضعیتی قرار دارند که میان دو دیدگاه در تغییر هستند: از یکسو، خاطره زمستانی ناامیدکننده و از سوی دیگر، دادههایی که اگر تداوم یابند، میتوانند زمینهای برای فصلی جدید از اعتماد باشند. گزارشهای مالی بهار ۱۴۰۴ آزمونی برای بازیابی اعتماد در بازار است. اگر بار دیگر انتظارات با واقعیت همخوانی نداشته باشند، ممکن است بازار وارد رکودی جدیتر شود؛ اما اگر نشانههایی از بازگشت حاشیه سود و رشد واقعی دیده شود، میتوان به بازگشت به روند صعودی در نیمه دوم سال امیدوار بود. در نهایت، آنچه مشخص است، این است که بازار فعلاً نه کاملاً خوشبین است و نه کاملاً بدبین. در وضعیت «انتظار آگاهانه» قرار دارد؛ انتظاری که فقط با روشن شدن صورتهای مالی و ثبات در سیاستهای کلان به تصمیمات قطعی منجر میشود. بهار ۱۴۰۴ هنوز به پایان نرسیده، اما گزارشهای میاندورهای این فصل برای بسیاری از فعالان تعیینکننده خواهد بود؛ هم برای جلب اعتماد و هم برای قیمتها.
دیدگاهتان را بنویسید